برویم سر اصل مطلب. در دوران پس از انتخابات شاهد چندین نکته بودم که مایلم حاشیه ای هر چند کوچک بر آنها بنویسم.
مرگ تخصص گرایی
- تا قبل از انتخابات، همان تقریبا یک ماهی که تجمعات شکل گرفته بود و حامیان مشغول تبلیغات بودند - به ویژه طرفداران جناب آقای موسوی - همه نوع قشری را می توانستیم ببینیم. دانشجو - کارمند - هنرمند و غیره. خوب جوانها بیشتر بودند ولی مشخصا تعداد کمی از آنها فعالیت حرفه ای سیاسی داشتند تا قبل از انتخابات. بعد از انتخابات که در جریانش هستید که چه بانبولی در آوردند و ماجرایی که به سادگی قابل حل بود را کش دادند و هنوز معلوم نیست به کجا خواهد رسید. اینجا بود که پدیده ای ظاهر شد؛ یک ارزشی پدیدار شد و آن هم این بود که باید مثل قبل از انتخابات تمام وقت و انرژی را گذاشت روی همین مسائل. به نظرم نکته ای که اینجا فراموش می شود مرگ تخصص گرایی است. یعنی من بین هم سن و سالهای خودم می شناسم کسانی را که کلا اهدافشان را ول کرده اند و چسبیده اند به تفسیر اخبار اینکه فلانی چه گفت و چه شد. پیگیری اخبار بسیار خوب است اما تا چه حد. حد این ماجرا کجاست؟ می شود آینده را تعطیل کرد؟ بنده به شخصا مطالعات شخصی ام پیرامون این ماجرا نیست. یعنی الآن شروع کرده ام به خواندن فلسفه هنر. خوب کنارش پیگیر اخبار هم هستم. آن بنده خدایی که رشته اش برق است یا مثلا گرافیک یا عمران که نمی شود تمام وقتش را بگذارد روی این مسائل. پس تخصص اش چه می شود؟ این است که بیست سال دیگر پدیده ای خواهیم داشت به اسم مهندس و دکتر ماستکی! مدرک دارند اما تخصص ندارند. آدمهای خوبی هستند اما بیشتر از اینکه از رشته اشان سر در بیاورند از تاریخ تحولات سیاسی معاصر سر رشته دارند. یک مرزی است بین کسی که فعال سیاسی است با کسی که پیگیر حوادث است و حساسیت دارد نسبت به محیطی که در آن زندگی می کنند.
تحلیل های روزانه
- بعد از انتخابات تحلیل های زیادی پیرامون آنچه در حال شکل گرفتن هست نوشته شد. نکته ای که به ذهنم می رسد این است که نباید یک تحلیل را هر چه قدر هم نویسنده اش معتبر باشد صد در صد دقیق و علمی دانست. چون پارامترهای اصلی این ماجرا که آینده اش چه خواهد شد هنوز مجهول است. اردوگاه طرفداران دولت و اتاق فکرشان معلوم نیست چه در سر دارند و چیزهایی که در مورد هاشمی گفته می شود و اینکه چه خوابی برای آینده دیده است از حدث و گمان فرا تر نمی رود. در این حال باید هر روز چشم به اخبار و تحلیل ها داشت. ولی این نکته را هیچ موقع به خصوص در مورد تحلیل های شخصی و روزانه ی به اصلاح کوچه بازاری در نظر داشت که هیچ کس نمی داند چه رخ خواهد داد.