۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

[33] - مرگ چه آسان می خواهد ما را ارزان بخرد

...
من گفته بودم:
من در کنار بوته های گل سرخ ساده زیسته ام
در کنار
فنجان چای
لکه ای از نان گرم
و آن دخترانی که از حسرت خوشه ای انگور
از بستر به خیابان آمدند.
چه نحیف هستم
چه غمگین هستیم ما
مرگ چه آسان می خواهد مارا ارزان بخرد
و گران بفروشد.

خاک قبرستان سرد بود
ما دیگر
برای زنده ماندن
تلاش نمی کردیم.
...
قسمتی از شعر « در این ساعت » از کتاب « عزیز من »
احمدرضا احمدی / نشر افکار / چاپ: دوم 1387 / قیمت: 3500 تومان

7 comments:

ناشناس گفت...

علیرضای عزیز،
دو نکته
نخست این که شرایط کنونی ما اگرچه نا امید کنند ست اما نه در اندازه ی چشم داشت مرگ!!
دوم این که لطفا فیمت کتاب ها رو ننویس! چون این روزها قیمت کتاب روزانه اقزایش پیدا می کنه!
رضا

Alireza گفت...

رضا جان - چشم داشت مرگ بسیار شخصی است. شرایط هیچوقت برای همگان یکسان نبود است. در لحظه یک نفر زاد می شود و یک نفر میمیرد. فیلم بابل اشاره هایی به این موضوع دارد.
دوم اینکه وقتی قیمت کتاب را می نویسم به خاطر این است که اگر خواننده قصد خریدن کتاب را دارد بداند که "حداقل" چقدر پول باید همراه داشته باشد. بعلاوه اینکه معمولا چاپ های کتاب دیر به دیر عوض می شوند. همین چاپ 1387 این کتاب حدث میزنم تا سال دیگر قابل دست رسی باشد.

علیرضا کیانی گفت...

"...وزمانی شده است که به غیر از انسان هیچ چیز ارزان نیست"
درود بر شما.

یه نقطه‌ای گفت...

قشنگ بود . ممنون (گل)

Mostafa گفت...

my blog supports the green movement in iran too !

حس مسخره ای بهم میگه وبلاگت خوبه ...

Unknown گفت...

بازم سلام
اینکه گفتم حس مسخره توهین نشه ها ! من خیلی رو حس هایم وابستم
حالا در هر صورت با اجازه تون ، وبلاگتو لینک می کنم

محسن صالحی گفت...

قشنگه.

ارسال یک نظر