۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه

[2] - قدرت الزام آور اجتماعی

  • ... اما اعتبار قدرت الزام آور قانون، به علت وجود ضمانت اجرایی دولتی، در معنی تمام ارزش یک قانون نیست یک قانون هر چه بیشتر منطبق با «عدالت اجتماعی» در معنی وسیع کلمه، یعنی رعایت حداکثر ارزشهای اخلاقی، سیاسی، مذهبی و عرفی باشد در نزد مردم محترمتر است و دولت در اجرای آن با مشکل مواجه نخواهد شد.بنابراین همانطور که مردم در مقابل قدرت الزام آور قانون قرار دارند، دولت هم در مقابل نیروهای الزام آور اجتماعی برای وضع قانون قرار دارد و نمی تواند آنها را نادیده بگیرد.

1

این متن قسمتی از کتاب کلیات حقوق است. نوشته ی دکتر ارسلان ثابت سعیدی. انتشارات دانشگاه پیام نور. چند روز پیش وقتی به این قسمت کتاب رسیدم این فکر به ذهنم خطور کرد که در جامعه و سیستم دولت امروز ایران اگر دولت نسبت به « نیروهای الزام آور اجتماعی » بی تفاوت باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ دولت تا کجا می تواند بدون توجه به این موضوع پیش برود و جامعه تا چه حد قدرت کنترل دولت را دارد. به نظرم پاسخ این سوال کلید نجات سر درگمی عمیقی است که امروز بخش عظیمی از جامعه مبتلا به آن هستند.

کلا این موضوع که دولت چقدر قدرت دارد روی اعصاب جامعه پیاده روی کند را فکر نمی کنم هیچ حکومت انقدر احمق بوده باشد که امتحانش کند. معمولا دولت ها وقتی می خواهند کاری انجام دهند که خلاف خواست عمومی جامعه است از راههایی وارد می شوند که باعث تغییر جهت افکار عمومی و یا وارونه جلوه دادن موضوع می شود و از انجام دادن سخنرانی ها مصاحبه هایی که صریحا مخالف خواست عمومی جامعه باشد خودداری می کنند ( حالا چطوری این کار را می کنند، من سیاست مدار نیستم، از خودشان بپرسید ) اوضاع این روزهای کشور ما از این لحاظ مثال زدنی و جالب است که دولتی که حمایت افکار عمومی را ندارد هیچ تلاشی هم برای جهت دادن و جلب آن نمی کند و هر روز هیزم به این آتش شعله ور می ریزد. واقعا فکر نمی کنم هیچ دولت در تاریخ تا به این حد احمق بوده باشد که این کار را امتحان کند.

با این اوصاف فکر می کنم سرنوشت کشور ما درآینده مثالی خواهد شد در کتابهای تاریخ همه ی دنیا. چون مثال دیگری در این زمینه نخواهند یافت!

2

می خوام بدونم چطوری "نمی تواند آن را نادیده بگیرد". یعنی اگه نادیده بگیره چی میشه؟ فکر نمی کنم هیچ دولت در طول تاریخ انقدر احمق بوده باشه که بخواد این موضوع رو امتحان کنه. معمولا سیاست مدارها به زرنگی شهرت دارن و تخصصشون در جهت دادن به افکار عمومیه تا به مقصودشون برسن.( حالا این مقصود می تونه بد باشه یا خوب، این جمله ی من درباره سیاست مدارها بار منفی نداشت ) این روزا ما زیر پرچم دولتی زندگی می کنیم که تمام علومی رو که برای اداره ی بهتر جامعه به وجود اومدن رو داره امتحان می کنه. امتحان به این معنی که داره تست می کنه تا ببینه که اگه بهشون اهمیت نده چه اتفاقی میوفته. جواب این سوال سرنوشت ما رو تایین خواهد کرد و سرنوشت ما مثالی میشه برای کتابهای تاریخ تا یا روند فروپاشی یک جامعه رو از لحاظ فرهنگی و اقتصادی، خارج از نظریه ها به صورت کاملا واقعی توی کتاباشون داشته باشن و یا اینکه بنویسن چطوری یک ملت در مقابل افول فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مقاومت کرد و تونست خودشو سر پا نگه داره.

پ.ن: دارم تست می کنم تا ببینم با چه فرمی بنویسم بهتره. اگه نظری در اینباره دارین لطفا در قسمت کانتها قید کنین. کلا نظر خودم روی دومیه.

0 comments:

ارسال یک نظر