۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه

[3] - عاقبت نقد نویسی

+ نگرانم

- باز چی شده؟

+ واسه پست قبلی، توش از دولت انتقاد کردم.

- ای آقا...

+ ای آقا، چی؟ اولا حرفای سیاسی نزن. بعدشم وقتی داشتن ناخوناتو می کشیدن بهت یه آقایی نشون بدن که یک وجب ... نه! اونورش نا پیدا.

- آخه تو و امثال تو رده ی چندم کسایی هستین که واسشون مشکل سازین؟ به اسم اصلی که نمی نویسی. وبلاگت رو هم که حد اکثر در آینده ی نزدیک 10 نفر بیشتر دنبال نمی کنن.

+ چمیدونم والا...

- اصلا منو باش دارم واسه توهمات ذهنی تو دلیل منطقی میارم. برو بکپ، نصف شبه! بزار منم بخوابم*.

+ ...

*: لازم به ذکر است این یک گفتگوی درونیست. یعنی گفت وگوی خودم با خودم، گفتم که بگم یه وقت سوء تفاهم نشه و مشکل شرعی به وجود نیاد.

1 comments:

شراب وانیلی گفت...

گفتگوی کوتاهی بود. معلومه زود خوابت میبره

ارسال یک نظر