۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

[17] - گر سنگ ازین حدیث بنالد عجب مدار

اوضاع اونقدر روشنه و این جنایت ها انقدر فاجعه آمیزه که کامل میشه تشخیص داد ظالم کدومه و مظلوم کدوم. با این حال هنوز در اطرافم کسایی رو می بینم که قصد دارن در مقابل همچین اخبار روشنی مقاومت کنن. خودشون رو به اون راه بزنن و یا در مقابلش جبهه بگیرن. از نظر من این افراد چند دسته بیشتر نیستند. اول از همه و اولین دسته کسایی هستند که اعتقادات افراطیشون چشمشون رو به این فجایع بسته و انسانیت شان را فراموش کرده اند.این افراد به زور و به سبک دادگـ ـاه هـ ـای نـ ـمـ ـایـ ـشـ ـی از این افکار و اعمال پلیدانه دفاع می کنند. دسته ی دوم که از نظر من آزار دهنده ترین افراد هستند، کسانی هستند که قصد دارن خودشون رو به اون راه بزنن. چون احساس می کنن که قبول کردن و واکنش دادن به این وقایع مسئولیتی به دوششون میندازه که قادر به انجامش نیستن، وقتشون رو میگیره، زندگی عادیشون رو مختل می کنه و یا هر چیزی شبیه این. این افراد شدیدا من رو عصبانی می کنن وقتی که قصد دارن بحث مربوط به این فجایع رو با خنده و شوخی و گفتن مهملات بی اساس و زیر سوال بردن همه چی به گند بکشن. نمونه بارزش این سواله که دیروز یکی از اطرافیانم ازم پرسید: به نظرت چرا حـ ـجـ ـاریـ ـان زیرآب همه رو زد؟ و دسته سوم کسانی هستند که قصد ندارن باور کنن که اوضاع سیاه و سفیده. می دونن جنایت هایی رخ داده و از اینکه چنین اتفاق هایی افتاده خوشحال نیستن اما نمی خوان دل به این موج عظیم عـ ـدالـ ـت خواهـ ـی بـ ـدن. نمی خوان و یا نمی تونن کسی رو دوشا دوش خودشون در یک جبهه ببینن. من احساس شخصیم اینه که این افراد بدون توجه به آرمان جامعه باز فکر می کنن اگر مثلا بگن من با شیخ در این مورد موافقم یا اینکه بگن بعد از انتخابات مـ ـیـ ـر حـ ـسـ ـیـ ـن داره خوب تصمیم میگیره، باید با تمام تصمیمات این دو از ازل تا ابد موافق باشن و سر سپردگی کنن. کاری که دور از خردمندی ست. نمونه این افراد هم در اتفاقات دیروز من یافت می شود. طرف ته حرفش این بود که: حـ ـجـ ـاریـ ـان هم از خودشونه.
پ.ن: خوانندگان گرامی توجه داشته باشند محتویات این پست نظرات شخصی اینجانب می باشد و هیچ گونه پشتوانه علمی ندارد.

3 comments:

یه نقطه‌ای گفت...

هر سه دسته یه کار رو انجام می‌دن ولی سگ دسته‌ی اول می‌ارزه به دو تا دسته‌ی دیگه .

محمدرضا گفت...

سلام
خب یره مشهد دوره!
اون پست ماه رمضونت جالب بود. راستش خنده م گرفت که رفتی پشت درخت ایستک خوردی! انگار پشت دیواره. خب از یه طرف که بالاخره لو می ری! :))
واقعا چشم حاج آقاتون روشن که در ملاء عام روزه خوری می کنی باید حد رو جاری کرد به نظر من!
--------------------
http://mohammadnurizad.blogfa.com/
یه نگاهی به این وبلاگ بینداز
طرف همکارته! قبلا نویسنده ی کیهان بوده ها!

Alireza گفت...

خودمم فهمیدم بعدش رفتم توی کوچه !

ارسال یک نظر